و من هم مثل سهراب
قایقی دارم...
اما کو آب؟!
به مثال برکه ای هم نیست
قایقم کاغذیست
به خیالت جوی آبی میخواهم
تا فقط قایقم زنده بماند
و در تکاپوی همین خیال
می شود حس کرد سهراب را
که چه گفت و چه نالید
از کجا آمد و به کجا رفت...
و من هم مثل اویم
غرق در قایق خود گشته ام