بعضی اوقات از مردمان شهر خود می نالم.از مردمانی که به دغدغه های اجتماعی خود میلی ندارند و فقط اقتصادی فکر می کنند.البته فکر اقتصادیشان هم خوب نیست فقط به فکر پول در آوردن هستند.
اینها همان مردم انقلابی هستند که قرار است در روزگاران آینده درسی بگویند به جهان ، درسی از جنس خدا
چه خوب می شد مردمان شهر من از میدان آزادی درس می گرفتند.میدانی که آزادیش را در وقارش خلاصه کرده ، نه در بی حجابی و افکار نادرست...
اینها همان مردمانی خواهند شد که جمعه ی روشن رغم خواهند زد ولی گویی هنوز به خواب رفته اند و هنوز یادشان نمی آید که باید باب امامشان راه روند.امامی که منتظر خواست همین مردم است
مردم من جنسشان خداییست و فقط کمی ،و خیلی کم به خواب رفته اند.