انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

338روز...

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ق.ظ
دیشب شبم شد پر از بودنها و تا خود سحر اشکی از جنس دلتنگی بر روی گونه هایم ریختم.گریه هایم آنچنان با آب و تاب می شد که برای مقصودش طلب حسودی بود از جانب من...

اوقاتی نه به چندان دور در سکوت دنیا گه گاهی آنچنان دلم تاب و استرس دارد که گویی میخواهند دنیارا از من بگیرند.شاید این دنیای گرفتنی از من در یک دید خلاصه می شود که زبانم به تودیعش هماکان نمیچرخد و به تکرار گذشته روزهایم را میشمارم برای خلاصی از این روزهای سخت و شیرین که338روش الباقیست

همین روزها هم به خاطراتم خواهند پیوست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۳
سعید پیرزاده گرمی

دست نوشته

نظرات  (۱)

۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۱۰ سهام حافظی مهر
مجنوووووون زیبااااا می نویسین ....

پنجره ی باران خورده ات را، باز کن
چند سطر پس از باران،
چشمهایم را ببین ک  هوایت دیوانه شان کرده !!!
دلم  ،
برایت تنگ است.....
اینم نوشته ای از جنس مجنووون ب لیلی ....
حاالا ی چنتا جمله کنار هم شد متن ....
فک کنم بی معنیه ....
حاالا شما ک استاد نوشتن و قلمین ، ویرایشش با شما ....
:-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی