Unknown
دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ق.ظ
همین اوقاتی که شبیه هجوم نغمه های سرتاسر غم انگیز روزهایم به دلتنگی می گذرد من در دستانم چیزی شبیه عشق دارم.عشقی از جس تو و یک دنیا دلتنگی که مرا به دیوانگان شبیه کرده است.
نمی دانم چگونه بگویم، از درد فراق بازگویم یا درد و رنج این عشق که هر آدمی را ناخودآگاه زمین گیر میکند.مثل همان شکافی که از زلزله در زمین سخت ایجاد میشود من هم شکافی پیدا کرده ام.همان دلی که جنسش از سنگ بود و بی احساس حال با زلزله ای به نام عشق ابهت خودش را زیر سوال برده و در مقابل عشق سر تعظیم فرود آورده است
۹۳/۰۴/۲۳