انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

Unknown

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۹ ق.ظ
آسمان در هیجان می چرخد گیج گیج است زمان می چرخد شور، تنبور، رقص کیهانی که دهل می زند، که سبحانی؟ تنبورم و در چنگ توأم، ها بزن ای عشق یکریز بزن پنجه به هر تار من ای عشق
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۵
سعید پیرزاده گرمی

نظرات  (۲)

۱۶ مهر ۹۳ ، ۰۳:۱۴ قاصد سفید
داشتم آهنگشو گوش میکردم
برات نوشتم، انتخاب عکسش با خودت

بی پلاک و بی نشون برگشتی
تو با چندتا تیکه های استخوان برگشتی
تو بدون شک فرشته ای که باز
از زمین به آسمون برگشتی
لالایی مادرت می خونه
رفته بودی بالا امدی باز خونه
لالایی بخواب آروم مادر
پسرم برگشته با دلی عاشق تر
کی میگه غریب و گمنامی تو
یه غم خاص توی شعرامی تو
تو شاید برادر من باشی
توی خاطراتمون همیشه خوش نامی تو
لالایی مادرت می خونه
رفته بودی بالا امدی باز خونه
لالایی بخواب آروم مادر
پسرم برگشته با دلی عاشق تر
۱۶ بهمن ۹۳ ، ۰۲:۰۶ سهام حافظی مهر
زیبااا بود ......
با انرژی نوشتین  و ادم با خوندش ی انرژی مثبتی می گیره 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی