در من انگار کسی در پی "انکار" من است
شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ق.ظ
آری گویی حسی مبهم مرا گرفتار به روزگاری کرده که از هر کجایش رنگی به سیاهی می گراید...
پاییز است و روزهای زیبایی که حس میکنم هدفی دوباره به من می دهند. آذر است دیگر، با حسی از جنس اصالتم و روزهایی که به روی دنیا گریستم...
نمی دانم از کجا برای نوشتن شروع کنم، اما روزهایی است که در ذهنخود داستانی می نویسم که انگار خود من را انکار میکند...اما شاید دولتمند شدن را با انگار و انکار بشود بدست آورد. در این روزها دلم برای کسانی از جنس خودم تنگ است. از آشناهایی که در روزگار گذشته من چنان رنگی داشتند که بی رنگ شدن الانشان برایم بی معناست.
نشانه ای دارم از برای دوست که هر چند ندیدنشان باعث ضعف من است، اما برای بدی کردنشان خوبی خواهم کرد.
۹۳/۰۹/۱۵