انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ‌کس آسان نگرفت
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله‌ای بود که لرزید، ولی جان نگرفت
دل به هرکس که رسیدیم سپردیم ولی
قصه‌ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت
تاج سر دادمش و سیم و زر، اما از من
عشق جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت
مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست
قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۱:۳۵
سعید پیرزاده گرمی
یادمان نرود، دلــم یک اتفاق می خـواهـد ، یک تـلفن نا آشنا با بـی مـــیلی تـمام جواب دهم و…صـِـــــــــــدای تــو …
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۷:۰۸
سعید پیرزاده گرمی
بعضی اوقات از سردرگمی زیاد تعریفی برای حال خود ندارم و گویی سالهاست کشتی نجات من غرق دریای مصیبت شده، اما گاهی آنچنان خوبم که نمی شود توصیفی برایش دانست...

روزگار برای آدمهایی از جنس من و شاید برای همه به گونه ی یکسانی شده و در نظر من همه دنبال نیمه گمشده ای به اسم آرامش می گردند...

به دنباله کوچه ای هستیم تا بر سر در آن نوشته باشند بن بست آرامش و آن موقع شاید بتوان دل را برای لحظه ای آزاد از هر تفکری دانست و برایش لحظاتی استراحت داد...

در روزگاران ما همه نوشته ها به دنباله تیتری جذاب هستند تا همگان را با دروغ و فریبی به اسم تیتر به سمت نوشته های پوچ خود بکسند و منه به ظاهر نویسنده هم وقتی به دنبال موضوعی از جنس تیتر میگردم نا خداگاه گم در مفهوم زمان و زبان میشوم...

بهتر است اول نوشت، بعد از روی نوشته تیتری، گویا پیدا کرد. همانند همان آرامشی که منو تو در وجود هم می توانیم پیدا کنیم.

اینجا، روی کره خاکی وقتی حرفی به میان می اوریم و کمی غم وغصه با خودش داشته باشد نا خودآگاه به دنبال مخاطب خاص خود می گردیم که همچنان تازنده اول هر نوشته ای می باشد...

و مخاطب خاص من هم همچنان می تازد بر صحرای قلبی درنده که روزهایش را برای رسیدن به اوج لذتش هماکان با دلتنگی می گذارند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۱:۵۵
سعید پیرزاده گرمی
بازیگران خنده بازار که بیشتر برای بنده به عنوان دوست مطرح هستند ما رو قابل دونستن و در نمایشگاه مطبوعات برای دقایقی مهمان دانا بودند.

 

یزدان فتوحی که یک استقلالی پر و پا قرص هست استقلال را برنده دربی ان هم با تفاضل دو گل دانست.آرش میر احمدی طبق معمول با خنده های آرام خود جواب نامفهوم داد که گویی بازی را به زور مساوی می داند.مبین رستگار بر خلاف جلوی دوربین سکوت جالبی داشت ولی پرسپولیس را برنده دربی می دانست.بازیگران خنده بازار، این طنز را به عنوان یکی از بهترین کارهای صدا و سیما دانستند.

در پایان عکسی به یادگار با بچه های خنده بازار گرفتیم تا این نیز در البوم خاطرات ما فراموش نشود.البته دوستانی خوب مثل یزدان فتوحی با اخلاق و آرش میر احمدی خندان فراموش نشدنی هستند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۶
سعید پیرزاده گرمی
مـــرد باید وقـــتی عشقـــش عصبانیه, وایــسه روبروش بــــگه : تو چشام نیــگا کن , ...حــالا داد بزن ...بعـــد عشقش داد بــزنه, حتـــی با مشتـــای زنونـــه ش بکــوبه به بغـــل مرد! آخـــرش خســته میشه میــزنه زیرگــریه... همــون جا بایــد بغلــــش کنه, حــرف نزنــه ها, فقــط نزاره احســاس کنه تنهـــاست ...مــرد بایــد گــاهی وقتا ,مردونگیـــــشو با ســـکوت ثابــت کــنه...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۳ ، ۰۷:۱۶
سعید پیرزاده گرمی
روزها میگذرند، ولی من از این روزها نخواهم گذشت و این مصداق نامردی روزگار نامروتی است که با این زمان نامناسب به احوال دل من خنده هایی دارد...

روزهایم با دلتنگی هایش سپری خواهد شد و روزی من خواهم ماند با دنیای از روزهای نامرد که من را در گذشته به گردابی شبیه مرداب خواهد انداخت و این همان نوری از گذشته است که شاید شیرینی اش به مذاقش خوش آید.

پاییز هم دارد سپری می شود حالا که مهری دیگر نمانده که برای آبان خرج شود، بوی آذری تازه از میان خواستنها می آید.آذری که من را بیشتر یاد دوران کودکی می اندازد که شیرینترین خاطره ها را در خود جای داده است.

روزها را شمارش کردن دیگری کاری شده تکراری و در ازدحام روزهای گذشته این عادت سخت پسند شیرین کاری کوچکی است از برای دل تنگ خود که شاید گذر زمان را کمتر حس کنیم و با وجود همه اینها من بعد بیشتر دوست دارم از دنیای روزهای باقی مانده استفاده بیشتری ببرم و شاید گذر دیرش هم برای من شیرینترین خاطره ها را بر جای گذارد....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۳ ، ۰۶:۵۰
سعید پیرزاده گرمی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۳ ، ۰۴:۳۷
سعید پیرزاده گرمی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۳ ، ۰۶:۲۹
سعید پیرزاده گرمی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۳ ، ۰۶:۲۵
سعید پیرزاده گرمی
ببین که واژه ها 
در بطن ذهنم 
چه زیرکانه 
به بلوغ می رسند،
برای دوست داشتنت..!
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۳ ، ۰۵:۴۴
سعید پیرزاده گرمی