انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

دل نوشته/حرف

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ

سلام به خودم و خدای خودم

دیریست از قلمم دیگر هیچ حسی نمی طراود و گویا همچنان از آن داستان محشورم فاصله گرفته ام. محشور بود اما هنوز راه بسیار دارد برای مشهور شدن...

گاهی یادم می رود دنیای من شبیه دنیای دیگران نیست و متمایز بودنش را در خلا ناامیدی گم میکنم. وقتی خوبی هایت را برای یک نفر خلاصه می کنی و طرفت برایت_به قول امروزی ها_ شاخ و شانه می کشد دیگر انتظاری نیست از تو..باید مثل او بود و جدا از هر تعریفی که انسانیت را معنا کند برایشت تره هم ...

بیخیال اطراف که میشویم گویا بهتر می توانیم تصمیم بگیریم، البته تصمیم هم نه، بیشتر شبیه یک فکر آن هم از نوع آزادش که با زبان من شاید بیگانه نباشد.

امروز ها باید آنقدر از خودت خوبی نشان دهی تا مردم از دور هم به خون تو تشنه تر شوند و در داخل هر (تر) که شاید مجاز از بسیار و یا خیلی باشد باید دنباله عقل سلیم گشت، تا خدای ناکرده به روز تو لااقل دچار نشویم.

این روزها ماورایی تر از دیروز نگاه میکنم، از ادبیات و عشق که بگذریم وارد دنیای منطق می شویم، منطقی که هنوز برای تو تعریفی ندارد و این سعید پیرزاده هنوز از دیروز فاصله زیادی دارد.

دستم می نویسد البته باید بگویم تایپ می کند و قلبم دستور می دهد و شاید کمی نیز داوری از عقلم بر می آبد تا ببینیم به کجا می رسیم.

...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۷
سعید پیرزاده گرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی