انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

انکار

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

در من انگار کسی در پی "انکار" من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۲۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

نمی دانی که چه می گذرد بر تو در این دنیای نامشخص...

وقتی دوست می داری که هیچ راهی برای حضور ندارد و اوقاتی هم درگیر خواستنی به افراط

گویا همین ماجرای عشق است که بشریت را هنوز ارزشی است...

شاید همین ارزش است که هنوز ما نفس کشیدن را دوست داریم...

فقط کافیست تو آرامتر از من باشی و برای خواستنت شاخی نکشی ، همین را گفتم که تو هم بدانی طرقت عاشقی را جز سکوت راهی نیست...

گر خامش باشی و طریق عشق را ازبر کنی آخر شاهنامه تو شاه خواهی شد و من هم طرقت تو را ای یار دم میزنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۴۱
سعید پیرزاده گرمی
نمی دانی که چه می گذرد بر تو در این دنیای نامشخص...

وقتی دوست می داری که هیچ راهی برای حضور ندارد و اوقاتی هم درگیر خواستنی به افراط

گویا همین ماجرای عشق است که بشریت را هنوز ارزشی است...

شاید همین ارزش است که هنوز ما نفس کشیدن را دوست داریم...

فقط کافیست تو آرامتر از من باشی و برای خواستنت شاخی نکشی ، همین را گفتم که تو هم بدانی طرقت عاشقی را جز سکوت راهی نیست...

گر خامش باشی و طریق عشق را ازبر کنی آخر شاهنامه تو شاه خواهی شد و من هم طرقت تو را ای یار دم میزنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۴۱
سعید پیرزاده گرمی
حرف دلت را حذف می کنی و دلیلش را وجود من می پنداری...

لیلی من فکرش فقط پرواز بود نه دیدن من با یک حسه خاموش...

خواستن را باور کردم و تو آرام مثل بچه ها سرازیر می شوی به بطالت...

فکرت را میخوانم ...وقتی مینالم از بچگی تو نگو دروغ است.

تو هنوز نمیتوانی برای عشقت آرامشی ایجاد کنی ، با رفتارهایت گونه ای می نوازی که فقط من را بی تاب تر می کند...

شاید همین برای تو بس باشد که تو خراب کنی و من بسازم و دوباره خراب کنی و من دوباره بسازم...

این کار را حتی تا قیامت هم انجام خواهم داد

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۳۴
سعید پیرزاده گرمی
"امــــان از دوری. . .

ایـــن روزهــــا. . .

بــا هــر صـــدایی بــر مــی گـــردم. . .

و هـــر بــار بــــاید. . . .

بــــه روی دلـــم نـــیاورم. . .

"کــــه او نــــــبود".
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۱۵
سعید پیرزاده گرمی
گاهی آنکه سراغی از تو نمیگیرد؛
دلتنگترین شخص برای دیدن توست و
از شکاف چشمانش به نبودنت خیره میشود
همیشه آنکه تو؛او را نمی بینی...نامهربان نیست!
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۲۵
سعید پیرزاده گرمی
"سکوت"
خطرناکتر از حرفهای نیشدار است
کسی که سکوت میکند
روزی 
"سرنوشت"
حرفهایش را به شما خواهد گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۷:۰۷
سعید پیرزاده گرمی
گر عاشقی!چشمانت را ببند؛ نگاهت را بدزد؛
نمی دانم.........!
کاری نکن!چیزی نگو...عشق پر از دلتنگیست...
دلتنگی هایت را در دلت نگه دار...
او را درگیر احساست نکن!
صبور باش؛تحمل کن؛
پنهانی عشق بورز؛پنهانی اشک بریز؛پنهانی عاشق باش .....
سکوت کن، نگاه کن، دلتنگ باش. عاشق باش،درد بکش،حسرت بخور، و باز سکوت کن که این نیاز پر راز اینگونه تا ابد جاودانه خواهد ماند ...
خرابه های دلم از تمام خانه های دنیا قشنگتر است چون یاد تو در آن ساکن است...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۳۴
سعید پیرزاده گرمی
تــو بــرو
مــن هم برای اینکــه راحــتتر بروی
می‌گویــم: برو “خیــالی نیســت “
امــا…
کیســت که ندانــد…
بی تو
تنهـــا چیــزی کـــه هســت
“خیــال توســت”…
۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۰۸
سعید پیرزاده گرمی
سراغم را نمیگیری چه شد افتادم از چشمت؟

منم فانوس لبخندت،غرورت،گریه ات،خشمت.....

اسیرم،خسته ام،سیرم.....

مرا دریاب ....
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۴۶
سعید پیرزاده گرمی
بوی گندم مال من ، هر چی که دارم مال تو! 

اهل طاعونی این قبیله مشرقی ام، تویی اون مسافر شیشه ای شهر فرنگ!

پوستم از جنس شبه ، پوست تو از مخمل سرخ!

رختم از تاول تن پوش و تو از پوست پلنگ!

یه وجب خاک مال من، هر چی می کارم مال تو!

نباید مرثیه گو باشم واسه خاک تنم، تو آخه مسافری ، خون رگ اینجا منم!

تن من خاک منه، ساقه گندم تن تو!

بوی گندم مال من ، هر چی که دارم مال تو!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۶
سعید پیرزاده گرمی